.: درد دلـــهای حضرت امیر (ع) 43 :.
« هرگونه نشر و کپی برداری از مطالب بدون ذکر منبع و آدرس وبلاگ شرعاً جایز نمی باشد.»
ترجمه بخش هایی ازخطبه۱۸۲
پندواندرزیاران:
ای مردم!!من پندواندرزهائی که پیامبران درمیان امت های خودداشتند، درمیان شمانشردادم، ووظائفی راکه جانشینان پیامبران گذشته درمیان مردم خودبه انجام رساندند، تحقق بخشیدم، باتازیانه شماراادب کردم، نپذیرفتید به راه راست نرفتید،وباهشدارهای فراوان شماراخواندم ولی جمع نشدید.
شمارابه خدا!! آیامنتظریدرهبری به جزمن باشماهمراهی کندوراه حق رابه شمانشان دهد؟؟
آگاه باشید!!آنچه ازدنیاروی آورده بودپشت کرد، وآنچه پشت گرده بودروی آورد، وبندگان نیکوکارترخداآماده کوچ کردن شدند، ودنیای اندک وفانی راباآخرت جاویدانتعویض کردند..
یادیاران شهید
آری!!آن دسته ازبرادرانی که درجنگ صفین خونشان ریخت،هیچ زیانی نکرده اند،گرچه امروزنیستندتاخوراکشان غم وغصه، ونوشیدنی آنهاخونابه دل باشد.
به خداسوگند!آنهاخداراملاقات کردند، که پاداش آنهارادادوپس ازدوران ترس،آنهارادر سرای امن خودجایگزین فرمود…..
کجاهستندبرادران من که بر راه حق رفتند، وباحق درگذشتند⁉️
کجاست عمّار⁉
کجاست پسرتیهان⁉(مالک بن تیهان انصاری)
کجاست ذوالشهادتین⁉
وکجایندهمانندآنان ازبرادرانشان که پیمان جانبازی بستند، وسرهایشان رابرای ستمگران فرستادند⁉️
(پس دست به ریش مبارک گرفت وزمانی طولانی گریست وفرمود:)
دریغا!ازبرادرانم که قرآن راخواندند، وبراساس آن قضاوت کردند، درواجبات الهی اندیشه کرده وآنهارابرپاداشتند، سنّت های الهی رازنده وبدعت هارانابودکردند، دعوت جهادراپذیرفته وبه رهبرخوداطمینان داشته وازاوپیروی کردند…
« ادامه دارد »