.: درد دلــــهای حضرت امیر (ع) 6 :.
« هرگونه نشر و کپی برداری از مطالب بدون ذکر منبع و آدرس وبلاگ شرعاً جایز نیست »
ترجمه خطبه۲۵
این خطبه رادرسال۴۰هجری زمانی ایرادکردند،که گزارش های پی درپی ازشکست یاران امام به کوفه می رسید….آخرین سخنرانی امام است…
♻️علل شکست ملت ها:
اکنون جزشهرکوفه دردست من باقی نمانده است؛
که آن رابگشایم یاببندم
ای کوفه‼️اگرفقط توبرای من باشی آن هم برابراینهمه مصیبتها وطوفانها…
چهره ات زشت باد‼️‼️‼️‼️‼️
(آنگاه به گفته شاعرمثال آورد):به جان پدرت سوگندای عمرو، که سهم اندکی ازظرف وپیمانه داشتم..
سپس ادامه داد :
♻️به من خبررسیده بُسربن ارطاه بریمن تسلط یافته؛؛
سوگندبخدامی دانستم که مردم شام بزودی برشماغلبه خواهندکرد..
زیرا آنهادر یاری کردن باطل خود وحدت دارند،وشمادردفاع ازحق متفرقید‼️
شماامام خودرادرحق نافرمانی کرده، وآنهاامام خودرادرباطل فرمانبردارند❕❗️
♻️آنها نسبت به رهبرخودامانتداروشماخیانتکارید؛
آنهادرشهرهای خودبه اصلاح وآبادانی مشغولندوشمابه فسادوخرابی؛(آنقدرفرومایه اند)
اگرمن کاسه چوبی آب رابه یکی ازشماهاامانت دهم می ترسم که بندآن رابدزدید.
❇️نفرین به امت خیانتکار❇️
خدایامن این مردم راباپندوتذکرهای مداوم خودخسته کردم..وآنهانیزمراخسته نمودند
آنهاازمن به ستوه آمده ومن ازآنان به ستوه آمدم،دل شکسته ام به جای آنان افرادبهتری به من مرحمت فرما وبه جای من بدترازمن برآنهامسلط کن..خدایا
دل های آنان را آن چنان که نمک درآب حل می شود…(((((آب کن)))))….
❇️بخداسوگنددوست داشتم به جای شماکوفیان هزارسوارازبنی فراس بن غنم می داشتم…
« ادامه دارد »