.: درددلــــهای حضرت امیر (ع) 11 :.
« هرگونه نشر و کپی برداری از مطالب بدون ذکر منبع و آدرس وبلاگ شرعاً جایز نمی باشد»
ادامه درد دل های حضرت امیرعلیه السلام.
درسال۳۹هجری پس ازشنیدن غارت گری های فرماندهان معاویه در(عین التمر)درنکوهش کوفیان فرمود:
چه مقدارباشماکوفیان مداراکنم؟چونان مداراکردن باشتران نوباری که ازسنگینی بارپشتشان زخم شده است ومانند وصله زدن جامه فرسوده ای که هرگاه ازجانبی آن رابدوزند.ازسوی دیگرپاره می گردد.
هرگاه دسته ای ازمهاجمان شام به شمایورش آورند،هرکدام ازشمابه خانه رفته درب خانه رامی بندید،وچون سوسماردرسوراخ خودمی خزید،
وچون کفتاردرلانه می آرمید؛
سوگندبه خداذلیل است آن کس که شمایاری دهندگان اوباشید.کسی که باشماتیراندازی کند؛
گویاتیری بدون پیکان رهاساخته است به خداسوگندشمادرخانه هافراوان وزیرپرچم های میدان نبرد اندکید ومن میدانم که چگونه بایدشمارااصلاح وکجی های شماراراست کرد؛امااصلاح شمارابافاسدکردن روح خویش جایزنمی دانم..
خدابرپیشانی شماداغ ذلت بگذارد،
وبهره شمارااندک شمارد،شماآنگونه که باطل رامی شناسیدازحق آگاهی ندارید،ودرنابودی باطل تلاش نمی کنید…آنگونه که درنابودی حق کوشش دارید!!!!
«ادامه دارد»