.: درد دلـــهای حضرت امیر (ع) 30 :.
«هرگونه نشر و کپی برداری از مطالب بدون ذکر منبع و آدرس وبلاگ شرعاً جایز نمی باشد.»
ادامه درد دلهای امام علی علیه السلام در نهج البلاغه
ترجمه بخشی ازخطبه۱۳۷
بیعت شمامردم بامن بی مطالعه وناگهانی نبود، وکارمن وشمایکسان نیست؛
من شمارابرای خدا می خواهم، وشمامرابرای خود می خواهید،
ای مردم برای اصلاح خودتان مرایاری کنید، به خداسوگند که دادستمدیده راازظالم بستانم، ومهارستمگر رابگیرم وبه
آبشخورحق واردسازم؛گرچه تمایل نداشته باشد
شایدخیلی وقتهاازرشادتهای طلحه وزبیر، دررکاب مولامون،واماچرخش به یکباره آنها،برعلیه امام، وپشت کردن به ایشان روشنیدیم….وافسوس خوردیم که ایکاش میماندندزیرسایه ولایت…
>حال شناسایی این دونفر،از زبان خودحضرت، درخطبه۱۳۷ دریچه جدیدتری به روی مابازمیکند..
به خداسوگندآنان(طلحه وزبیروپیروانشان)نه منکری درکارهای من سراغ دارند، که برابرآن بایستند،ونه میان من وخودشان
راه انصاف پیمودند؛آنهاحقی رامی طلبند،که خودترک کرده اند،وانتقام خونی رامی خواهندکه خودریخته اند؛ اگرمن
درریختن این خون شریکشان بودم، آنهانیزسهمی دارند؛واگرخودشان تنهااین خون راریختند،بایدازخودانتقام بگیرند؛
اولین مرحله عدالت آنکه خودرامحکوم کنند.
هماناآگاهی وحقیقت بینی بامن همراه است.
نه حق راازخودپوشیده داشته ام، ونه برمن پوشیده بودهماناناکثین(اصحاب جمل)گروهی سرکش وستمگرند،خشم وکینه وزهرعقرب وشبهاتی چون شب ظلمانی، دردل هایشان وجوددارد.درحالی که حقیقت پدیدار، وباطل ریشه کن شده، وزبانش ازحرکت برضدحق فرومانده است..
به خداسوگند حوضی برایشان پرازآب نمایم، که تنهاخودبتوانم آبش رابیرون کشم، به گونه ای که ازآب آن سیراب برنگردند؛وپس ازآن ازهیچ گودالی آب ننوشند.
«ادامه دارد»